زیستگاه مدرن

نوشته های زیستگاه مدرن

چگونه یک زیستگاه مدرن می شود؟

وقتی صحبت از یک زیستگاه مدرن میشود همه ما توجهمان به آپارتمانهای سر به فلک کشیده با طراحی های جدید و خاص امروزی – برجهای شیشه ای و … جلب میشود.

اما این تصور کاملا اشتباه است .

بیایید عبارت  زیستگاه مدرن را تحلیل کنیم . زیستگاه : زمان زیست یا مکان زیست ( گاه هم به معنای زمان و هم به معنای مکان مورد استفاده قرار میگیرد.) زیست یعنی زندگی کردن هر آنچه وجود دارد و به موجودیت خود ادامه می دهد. منظور از کاربرد کلمه مدرن نیز معنای جدید و پیشرفته  و بروز آن است.

در نتیجه، “زیستگاه مدرن” معادل معنایی دارد با :  “مکان یا زمان زندگی یک موجود در عصر جدید با نسخه بروز شده”

این تعریف الزاما به معنای استفاده از تکنولوژی های پیچیده عجیب و غریب در ساختار یک مکان زیستی نیست.

کمی به عقب یر میگردیم زمانی ما در غار زندگی میکردیم بعدها ده را به وجود آوردیم و سپس شهر نشینی را جایگزین آن کردیم …

این سیر تحول در مورد تغییر نحوه سکونت آدمیزاد در هر منطقه از دنیا کاملا منطبق بر طرز فکر ساکنان آن منطقه است که نتیجه و برآیند شرایط جغرافیایی ( اقلیم – آب و هوا و … ) و تاریخ آن منطقه است و کاملا واضح و طبیعی است که در هر نقطه ای از دنیا کاملا منحصر به فرد و خاص آن منطقه باشد.

جمعیت دنیا که زیاد شد نیاز به غذا هم زیاد شد و شرایط اقلیمی هم دست به دست سایر عوامل تاریخی و جنگ و … داد و زمینه کوچ و مهاجرت جمعیتهای مناطق آسیب دیده را به مناطقی که شرایط سکونت آسانتر و بی دردسر تری دارند فراهم شد.

مهاجرت یکی از عوامل مهمی است که موجب در هم آمیختگی و گاهی در هم ریختگی و تضاد در فرهنگ ها و … می شود.

مثلا مردمی با زبان و سنت ( روش ) زندگی خاص از یک منطقه سردسیری به منطقه گرمسیری با زبان و سنت کاملا متفاوت و روشهای زندگی منحصر به فرد مهاجرت میکنند و سعی در وفق دادن خود با محیط جدید دارند.

همین تضاد ها، گاهی موجب تنش منفی و گاهی آمیختگی مثبت فرهنگ ها میشود و تکامل یا فرگشت اندیشه ها را به همراه دارد.

آمیختگی های مثبت فرهنگی  دانش جمعیت منطقه را سر وسامان میدهد و با افزایش علم و دانش به بهبود روشهای زندگی می انجامد .

به عنوان مثال با افزایش دانش بشری در زمینه علم مواد و ساختمان سازی، شکل ساختمانها هم عوض میشود.

ساکنین ساختمانها در مناطق باران خیز  که اتفاقا لرزه خیز نیز نیستند،  بیشتر مواقع سال ابری هستند و در بیشتر ساعتهای روز از نور مستقیم خورشید بی بهره هستند، جهت جذب انرژی خورشیدی بیشتر، به ساخت و ساز برجهای شیشه ای می پردازند تا حداکثر استفاده از نور خورشید را ببرند.

ساخت این برجها با مطالعات فراوان مهندسی و بر مبنای شرایط زمین شناختی و آب و هوای خاص آن منطقه صورت میگیرد تا شرایط زندگی ساکنان را با حذف یا کاهش تهدید های موجود، بهبود ببخشد.

در جای دیگری از دنیا هم به دلیل سیل خیز و زلزله خیز بودن منطقه، دانش بشری در خدمت ساخت ساختمانهای ضد زلزله و مقاوم در برابر سیل و سونامی مورد استفاده قرار میگیرد و برای جلوگیری از بحرانهای ثانویه ناشی از حوادث طبیعی، از مواد شیشه ای کمتر استفاده میکنند.

حالا فرض کنید بخواهیم ساخت و ساز ایندو منطقه را بدون هیچگونه مطالعه اضافی و دقیقا با همان ساختار با هم عوض کنیم.

یعنی در مناطقی که در طول روز در معرض نور مستقیم خورشید هستند ( مثل عربستان ) برجهای شیشه ای بسازیم.

نتیجه اصلا دور از انتظار نیست اولین عارضه، گرم شدن شدید خانه ها و اتلاف انرژی بسیار زیاد است چون باید با هزینه های گزاف از خنک کننده ها در طول روز استفاده کنیم.

این مثالهای بسیار کوتاه را زدم تا متوجه اصل مطلبی که میخواهم در ادامه به آن اشاره کنم بشوید.

تقلید کورکورانه و بدون تعبیه زیرساختهای منحصر به فرد منطقه نه تنها نمیتواند مشکل زیستگاه مردم منطقه را حل کند بلکه در کوتاه مدت و دراز مدت میتواند مشکلات پیش بینی نشده ثانویه را به مردم منطقه تحمیل کرده و علاوه بر وارد کردن خسارت های متعدد اقتصادی، موجبات کوچ مجدد ساکنین منطقه را فراهم کند.

پس تا اینجا نتیجه اولی که میگیریم این است:

در هر تجدد گرایی و مدرن سازی، اولین آیتمی که در نظر میگیریم این است که آیا این دانش مدرن، مطابق با شرایط جغرافیایی – تاریخ – فرهنگ و سنت مردم منطقه هست یا نه ؟

 

این داستان ادامه دارد…

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: از اینکه بجای تقلب و کپی کردن دانش دیگران در سایت خود، از دانش شخصی خودتان استفاده میکنید بسیار خرسندیم.